ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
کمترین بهره ای که می توان از شب قدر برد این است که : انسان تفکر و تامل کند که چه قدر هایی را پاس نداشته و چه قدر هایی را از نوع انسان ها ضایع نموده و یا انکار کرده است و لذا در شب قدر خود، درک کند که تدارک و جبران این خسارات به قدر ممکن بر او لازم و واجب است و این هم یکی از معانی درک شب و روز قدر است.
قدر آدمی در قدر دانی های کوچک و بزرگ زندگی پراکنده است، یعنی هر لحظه در معرض یک قدری هستیم که واجب است از آن پاسداری شود که این قطره های پی در پی منجر به این خواهد شد که در شب و روز قدر بتوانیم مجموع قدردانی های در طول یک سال را یک جا درک کنیم واین یکی از معانی درک شب قدر است.
عده ای قدرخود را و هم قدر دیگران را ضایع می کنند ولی در شب های قدر منتظر درک قدر هستند! در حالی که می دانند که قدر دانی از دیگران از واجبات سلوکی انسان سالک است.
بنابراین کسی که خواهان درک واقعی قدر خویش در شب یا روز قدر است باید بداند که ثمره ی قدر دانی و ارزش گذاری مومن نسبت به دیگران ظهورش در شب و روز قدر است لذا شب و روز قدرنمونه ای کوچک از تجسم اعمال انسان است که در قیامتِ قدر، به منصه ی ظهور می رسد.